من، اندکی قبل از بهار
من، اندکی قبل از بهار

من، اندکی قبل از بهار

یادداشت 2

روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند.

روز و شب دارد.روشنی دارد،تاریکی دارد.کم دارد،بیش دارد.

دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده تمام می شود بهار می آید...

یادادشت 1

اینجا برا یم غریب است!

اما نمیدانم چرا به اینجا آمده ام .... ؟؟